88/5/18
3:28 ع
چقدر سخت است انتخاب کردن !
چقدر سخت تر است بر سر انتخاب ماندن !
چقدر سخت تر تر است که انتخاب شوی و چنان زندگی کنی که بر سر انتخابت باقی بمانند
و نمیدانم می شود چنان انتخاب کرد و شد که هیچ گاه هیچ یک پشیمان نشوند !
توکل بر خدا
88/5/17
10:6 ص
یا الهی هر آنچه که خواستی به من عنایت نمایی ابتدا لیاقت و ظرفیت آن را به من عطا کن
که چه بسیار نعمتهایی که به بندگانت دادی و بواسطه عدم ظرفیت آن را و چه بسا خود را زائل کردند .....
این دعایی بود که بارها کرده بودم و اکنون نیز به اجابت آن محتاج ترم ....کمکم کن
88/4/20
6:46 ع
شاید سخن زیادی بگویم یا زیاد سخن بگویم ولی واقعیت این است که
نوشتن را بیشتر از حرف زدن دوست دارم
چون نوشته را میتوان قبل از نمایش به دیگران بارها و بارها بازبینی کرد... حرف را شاید بشود تا حدی قبل از بیان کردن بررسی کرد ولی اولا اینکار غالبا عملی نیست و ثانیا در حد نوشته نمیشود به ابعاد سخن و حرفی که زده میشود توجه کرد ....
نوشته برای همیشه باقی می ماند و آیینه ای است از حال و هوای انسان تفکراتش در آن برهه زمان ... از مسائلی که برایش دغدغه بوده ....
کاغذ فراموش کار نیست و نوشته ها را سالها حفظ میکند ولی حرفهای زده شده به مرور زمان از یاد گوینده خود آن حرف هم خواهد رفت چه رسد به شنونده آن ....لذا نوشته مستند میشود ولی حرف نه ! (مگر آنکه آنرا به نوشته تبدیل کنند)
شاید برای همین است که نوشتن را دوست دارم .... وقتی به نوشته هایی که مثلا در حالت خاصی از شرایط زمانی و مکانی و روحی نوشته ام مینگرم ....میتوانم به تغییراتی که در شرایط اطرافم و مهم تر از آن در خودم رخ داده پی ببرم
و نموداری از مسیر طی شده ام ترسیم کنم ....
زیاد نوشتم....زیاد در مورد نوشتن نوشتم ....البته تعجب هم ندارد کسی که زیاد حرف میرند خب زیاد هم مینویسد! شرمنده